خودتم باورت نمیشه ولی

بی منم میشه قصه رو سر کرد

وقتی عادت کنی به تنهایی

خیلی چیزارو میشه باور کرد

هی نگو با تو من عوض میشم

نگو میشه به عشق برگردم

جلوی کی دروغ می بافی

بچه من با تو زندگی کردم

تو دلتو به دستام سپردی تو صاف و ساده

این واقعیته یا رویا با تو یه جور دیگست دنیا

نمیدونم خوابم یا بیدار عزیزم من کجا تو کجا

همه رد شدن از کنارم فهمیدن که تورو دوست دارم

حسادت برانگیزه عشقم محاله از تو دست بردارم

وقتی با من راه میری تو میدرخشی

از امشب قراره قرار من شی من کجا تو کجا

عاشق اینم که عاشق تو باشم

درگیر این جور دیوونگیها شم من کجا تو کجا

نداره نداره

میای دوباره این آسمون باز میشه پر از نور پر از ستاره

پر از ستاره

خودت میدونی که این دیوونه به جز تو هیچکسو دوست نداره

نداره

من ندیده بودم خودمو هیچ وقت اینطوری

خودت گفتی مال منی نامردیه جز من به کسی فکر کنی

خودم میمیرم برات

بین این همه ادمای شهر

یه چی بوده ک تو الان شدی مال من

دیگه وا نمیشه

از این به بعد پای کسی توی رابطم

امید دلمی

خودت میدونی ک ما مدل همیم

بیا میخوام جلوت اعتراف کنم

میدونی ک

بی تو نمیشه پرواز کرد

غیر عشقت هیچی نمیشه اندازم

توی زندگیم همیشه تو بودی هم رازم

تو بهشتم باشیم پرت تو میشه حواسم

بی تو نمیشه پرواز کرد

غیر عشقت هیچی نمیشه اندازم

توی زندگیم همیشه تو بودی هم رازم

تو بهشتم باشیم پرت تو میشه حواسم

اینجوری ک نگاه میکنی میپره خستگی از روی تنم

همون موقع اس که میشینه

اروم یه دوست دارم روی لبم

تو گل منی

مال خود منی

مال همین خاکیو این ریشه

خودتم ک دیگه میدونی ک

بی تو نمیشه پرواز کرد

غیر عشقت هیچی نمیشه اندازم

توی زندگیم همیشه تو بودی هم رازم

تو بهشتم باشیم پرت تو میشه ‌حواسم

بی تو نمیشه پرواز کرد

غیر عشقت هیچی نمیشه اندازم

توی زندگیم همیشه تو بودی هم رازم

تو بهشتم باشیم پرت تو میشه حواسم

ﺑﺒﻴﻦ ﺷﺪ ﻫﻢﺳﻔﺮ ﺑﺎ ﻣﺎ اﻳﻦ ﺧﻴﺎﺑﺎن

ﺑﺒﻴﻦ ﻣﺜﻞ ﺗﻮ من دﻳﻮانه ام

ﺑﺎ ﺷﺎﻧﻪ ات ﻫﻢ ﺧﺎﻧﻪ ام

ﭘﻴﺪا ﺷﺪم از ﺗﻮ ﭼﻪ ﭘﻨﻬﺎن …

ﻧﮕﺎﻫﻢ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ اﻓﺘﺎدو ﻋﺸﻘﺖ ﻛﺎر دﺳﺘﻢ دادو

دل ﺷﺪ ﻣﺜﻞ ﻣﻮی ﺗﻮ ﭘﺮﻳﺸﺎن …

ﺧﻨﺪان و ﮔﺮﻳﺎﻧﻢ ﺑﺮای ﺗﻮ جانم فدای تو

لب تر کنی مردم برایت …

میخوانم از حسم برای تو جانم فدای تو

کشته مرا این خنده هایت …

عشق تو چشم مرا رو به خودم بست

تا نفس دارم هوایت در سرم هست

بس که رویای تو را در خواب دیدم

آخر این قصه من به تو رسیدم

شاید سرنوشت ما همین بود بی تو من تنها بمونم

یه نگاه گرم و عاشقانه من و تو تو اون هوای برفی

گذر ثانیه های آخر یه سکوت نه صحبتی نه حرفی

دلم گرفته بازم یاد روزای گذشته دارم میوفتم

دوست دارم هایی که من به تو میگفتم

دلم گرفته دیگه نمیتونم من اینجا آروم بشینم

تویی برام عزیزترینم …

صدای عقربه های ساعت میگه فرصتی باقی نمونده

شاید بار آخره تورو میبینم کسی سرنوشتشو نخونده

وقتی که گفتی خدانگهدار تورو با یه لبخند جا گذاشتم

اما تو نبودی تا ببینی غیر گریه چیزی نداشتم

به چشام هیشکی نمیاد دیگه بعد از تو

دل من چیزی نمیخواد دیگه بعد از تو

تو‌همونی که من دیوونه دوست داره

واسه دیدن تو بهونه میاره

اسم تو هر جا وسط باشه منم هستم

تو خبر نداری من بدجوری دل بستم

ار تو به کی میشه گفت کسی نمیفهمه

از چشات نمیشه خوند قلب تو بی رحمه

گوشه به گوشه

زندگیم تو هستی

از راه رسیدی و

به دلم نشستی

حالی داره نگات

که دلم می لرزه

مردم برات ولی

به این عشق می ارزه

نگام کن

تو یه برقی تو چشماته مث ستاره

چشام تموم شب یه بند برات بیداره

منم اونکه که صدات حالمو‌ جا میاره

بهت علاقه داره

کاش میدیدی

هنوز نرفته بودی که دلم تنگ شد

تپش قلب من با تو هماهنگ شد

احساس منو عشق تو همرنگ شد

گوشه به گوشه

زندگیم تو هستی

از راه رسیدی و

به دلم نشستی

حالی داره نگات

که دلم می لرزه

مردم برات ولی

به این عشق می ارزه