به جهان و جان من لرزه انداخت و آخرالزمان شد

کوهی از غرور من در نبرد با چشم تو

ساده دست بالا گرفت بر تو تسلیم شدو بی توان شد

شهر دل ویرانه شد عاقلی دیوانه شد نام تو در قلب من

طبق حکم زین پس دگر شَه عالم و جهان شد

لیلا تویی زیبا تویی رویا تویی فدایت

تو جان بخواه با یک نگاه من بارها فدایت

لیلا تویی زیبا تویی رویا تویی فدایت

تو جان بخواه با یک نگاه من بارها فدایت

کوهی از غرور من در نبرد با چشم تو

ساده دست بالا گرفت بر تو تسلیم شد بی توان شد

شهر دل ویرانه شد عاقلی دیوانه شد نام تو در قلب من

طبق حکم زین پس دگر شَه عالم و جهان شد

لیلا تویی زیبا تویی رویا تویی فدایت

تو جان بخواه با یک نگاه من بارها فدایت

لیلا تویی زیبا تویی رویا تویی فدایت

تو جان بخواه با یک نگاه من بارها فدایت

چیزی از دنیا نمیخوام دیگه من

خیلی عاشقتم تورو ليلا دیدمت اگه الان مجنونتم

عشق سر زده خودش اومد

گره زد قلبم و به موهای تو

از اون شب دیگه من حاضرم خودم بمیرم جای تو

ســند قلبم و رسما من به نامت میکنم

تو یه آره بگو من بعدش و تضمین میکنم

هنوزم وقتی قرار که بیام ببینمت

اون لباسی که خودت دوس داری و تن میکنم