تویه هر نقطه از دنیا که باشم به سمته تو حواسم پرت میشه

یه جایی که واسه دلتنگ بودن به هر دیوونه ای حق میدن اینجاست

دارم نسبت به دنیا سرد میشم دمای صفر مطلق میگن اینجاست

این جای خالی رو تنهاییا پر کرد تا کی بگم برگرد

اون لحظه ی آخر دستای من یخ زد پای زمستون رو به قلبه من وا کرد

من از این قابه عکس روی دیوار نمیتونم هواتو پس بگیرم

به چی عادت کنم به جای خالیت هوا وقتی نباشه من میمیرم

به مردم خیلی چیزارو رو نمیگم اگه تا مرز جنون آشوب باشم

آره میخندم اما خنده ی من دلیله این نمیشه خوب باشم

این جای خالی رو تنهاییا پر کرد تا کی بگم برگرد

اون لحظه ی آخر دستای من یخ زد پای زمستون رو به قلبه من وا کرد

این جای خالی رو تنهاییا پر کرد تا کی بگم برگرد

اون لحظه ی آخر دستای من یخ زد پای زمستون رو به قلبه من وا کرد

ای کاش چشماتو ندیده بودم

ای کاش من که تموم خاطره هامو پیش تو ساختم فکر نمیکردم

واسه یک لحظه اینجاست

تنها به تو دلبستمو از دنیا بریدم

حس میکنم که اشتباه من همینجاست

انقد واسه این رابطه از خودم گذشتم

اینجا برام بدون تو آخر دنیاست

من باهات صادقم سابقا ی جایی داشتم توو دلت

کاملا واضحه

جایی ندارم پیشت اصلا

من باهات صادقم سابقا ی جایی داشتم توو دلت

کاملا واضحه

جایی ندارم پیشت اصلا

پیش همه از عشق تو تعریف کردم

غافل از اینکه به خودت مغرور میشی

به هر بهونه می خوام به دستات نزدیک باشم

به صد بهونه داری از من دور میشی

تنها به تو دل بستم و از دنیا بریدم

حس میکنم که اشتباه من همینجاست

انقد واسه این رابطه از خودم گذشتم

اینجا برام بدون تو آخر دنیاست

من باهات صادقم سابقا ی جایی داشتم توو دلت

کاملا واضحه

جایی ندارم پیشت اصلا

من باهات صادقم سابقا ی جایی داشتم توو دلت

کاملا واضحه

جایی ندارم پیشت اصلا

من باهات صادقم سابقا ی جایی داشتم توو دلت

کاملا واضحه

جایی ندارم پیشت اصلا

متروکه شد از سکوت ِ چن ساله ی ما / این خونه شبیهه خونه ی ارواحه

هر گوشه ی این خونه رو با فکر ِتو / با عشق ؛ برای هر دوتامون ساختم

تو بازیِ زندگی ؛ تو پوچ آوردی / اما منه ساده زندگیمو(به غرورت باختم) باختم

با همين لبخند ساده دوست دارم

پاى تو مى مونم تا ته اين رويا

تار موت مى ارزه به تموم دنيا

باتو تا خوشبختى فاصله م نزديكه

دل تو بيش از حد به دلم نزديكه

تو كه هستى لبهام پر حرف تازه س

عشق من احساسم به تو بى اندازه س

پرم از انگيزه پرم از آرامش

من تمام قلبت، همشو مى خوامش

مى بينم فرداروتو چشات از حالا

من و تو پيش هم مى رسيم اون بالا

من توو خودم ميميرم اين روزا

روزاى خوبى داشتيم اما

تو مى رى و من مى رم اين روزا

اين عاشقى از هردومون خسته س

اين فاصله اومده كه باشه

نه تو ميخواى، نه من ميخوام اما

اين خونه دوس داره كه تنها شه

باور ندارم، باورم دارى

شك دارم احساس تو برگرده

اين رابطه درگير پاييزه

دستاى تو بدجورى يخ كرده

وقتى سفر تسكين دردامه

هرجايى غير از خونه مون جامه

سمتِ تو برمى گرده اما باز

راهى كه بى تو جلوى پامه

من با خودم درگيرم اين روزا

من توو خودم ميميرم اين روزا

روزاى خوبى داشتيم اما

تو مى رى و من مى رم اين روزا

باور ندارم، باورم دارى

شك دارم احساس تو برگرده

اين رابطه درگير پاييزه

دستاى تو بدجورى يخ كرده

منو به پاییزی که بی غمه ببر

ببر به پاییزی که میگذره میره

پاییزی که تو رو از من نمیگیره

چند ساله ردتو رو برگا میگیرم

چند ساله از پاییز سرتو دلگیرم

هر جای زندگیت جای تو خالیه

بعد تو هر پاییز دلم یه حالیه

تو رو که ندارم بگو تحمل ندارم بگو

دلتنگم دلتنگم دلتنگ چجوری نبارم بگو

تو رو که ندارم بگو تحمل ندارم بگو

پاییز میاد دلتنگ میشم چجوری نبارم بگو

پاییزه برگ ریزون بارونه پشته در

منو به پاییزی که بی غمه ببر

بی تو با این بارون دلتنگی میباره

امشب بازم بارون حاله منو داره

تقدیره من انگار اینروزای سرده

پاییزی که تو رو برد برگرده

تو رو که ندارم بگو تحمل ندارم بگو

دلتنگم دلتنگم دلتنگ چجوری نبارم بگو

تو رو که ندارم بگو تحمل ندارم بگو

پاییز میاد دلتنگ میشم

چجوری نبارم بگو

چجوری نبارم بگو

با تو ای همواره ای با من یکی

من تو را عمریست بر هر نقشه ای

فارس دیدم از اوان کودکی

فارس دیدم من خلیج فارس دیدم

با توام ای خون جوشان وطن

تا همیشه آبرودار منی

فارس ای همچون خزر در جان من

تو به ما رنگ هویت میزنی

ای شکوه بی نظیر نیلگون

همچون قلب پاک ایرانی زلال

پهنه‌ لبریز مروارید و نفت

مثل عطر خوب شرجی بیمثال

من تو را عمریست بر هر نقشه ای

فارس دیدم من خلیج فارس دیدم

مرغ دریایی بیتاب توام

بر فراز ساحل گرم جنوب

مثل هرمز دم به دم دل تنگ تو

وقت بیزاری خورشید از غروب

در شب قشم و هوای داغ کیش

در سکوت هندورابی گرم و لارک

تشنه‌ امواج بیتاب توام

خوش بحال بونه و لاوان و خارک

شاه راه سرزمین های جنوب

عشق دلواری تنگستان من

مرز بندر پوش ایران منی

ای همیشه فارس ای چشمان من

من تو را عمریست بر هر نقشه ای

فارس دیدم من خلیج فارس دیدم

من و تو به دردِ هم نمي خوريم

حتي وقتي راهمون يكي شده

دلامون خيلي غريبن واسه هم

ما فقط نگاهمون يكي شده

اين حقيقت و (رو) بايد باور كرد

ما از اولم سماجت كرديم

وقتي كه به اين همه فاصله ما

با چشاي بسته عادت كرديم

وقتي احساسمون از هم دوره

چرا روي حرفمون سر سختيم

اين بزرگترينِ دروغِ ماست

كه داريم مي گيم باهم خوشبختيم

تو سرت گرم ِ يه دنياي ديگه س

پيش تو گلايه معني نداره

دل من به بودنت گرمه ولي

واسم اين روزا قشنگي نداره

تا كجا جلوي اين و اون بايد

نقش خوشبختي رو بازي بكنيم

خسته م از تظاهراي الكي

واسه ي كي ؛چيو بازي بكنيم

وقتي احساسمون از هم دوره

چرا روي حرفمون سر سختيم

اين بزرگترينِ دروغِ ماست

كه داريم مي گيم باهم خوشبختيم