من که جونمم میدم واست حالا تو هی دوری کن

دیگه فرقی نداره برام مردم یا زندم الان

فقط اشکات آهه تو چشام

حتي روزام تاریکه برام

ببین

همه جوره من مشتی بودم

رفیقای دورت همش مشقی بودن

با ریشای مشکی بلند واسم عادی نبود درگیرت شدم

زندگی سیرت شدم جوون بودم ولی پیرت شدم

هرجا نشستی گفتی این آدم بدست اونقدراهم بد نبودم

من و عصبی میکنی میای و این دل و با نگات میبری

میگفتی تو کل دنیا واسه من از همه تو سری

چه بهت میاد روسریت

اسمشو تتو زدی بدجاییم زدی بدجوری بهم زدی

اعتماد توم مرده میگن به جا معرفت داری عقده

شده حرفام یه مشت شعر مهم نیست کی باخته کی برده

شبیه تو نیست نه پیشش آروم نمیشم پیشت آروم کی شم

شبیه تو نیست نه باهاش خوب نیست

حالم کاش الان بودی با من بگو چرا دوری واقعا

شبیه تو نیست نه پیشش آروم نمیشم پیشت آروم کی شم

اون شبیه تو نیست نه باهاش خوب نیست

حالم کاش الان بودی با من بگو چرا دوری واقعا

خوابم دیگه این جوون ماتم دیده

این تن پر غمه آره تقصیر منه

که دلمو دادم بهت جونیمو ازم گرفتی

نه دیگه نه دیگه نه نمیشه تنگ دلت

دیگه نه ولی به یادت دیگه من این حقمه

من دیگه بعد تو نه نشدم عین قبل خودم

چقدر دیگه گریه کنم! بسمه

سره صبح بازم شد دلم تنگه اون باز

دلم تنگ‌تراز‌قبل براش غم گرفت جات

زمستون تابستون اومد فرق نکرد باز

تموم‌کن این سکوت و حرف بزن باهام

حس غم داره نیستی جاری شد اشکم باز

دره قلبم و بستم نمیاد کسی جات

تابیده نورت به همه تاریکیام

باریده همه بارون غم تو شبام

نه دیگه نه دیگه نه نمیشه تنگ دلت

دیگه نه ولی به یادت دیگه من این حقمه

من دیگه بعد تو نه نشدم عین قبل خودم

چقد دیگه گریه کنم! بسمه

پیشت میشم یه توله شیر

اما پشتت شوالیه

نگو‌همش توهمه

عشقی که دادی ترهمه

کل دنیارو دور بزن

تهشم‌میگی‌فقط خودت

ای داد ای وای ای وای

عشق‌اه و واویلاس

پشت اون نقاب قشنگ

یه گرگ بی ذات پنهان

تو اون آدم بدی

سفید نه ، خاکستری

چرا از پشت‌زدی

مثه یه گرگی که بره رو درید

چه بدی

دیگه ندارم گله ،بیخیال بده بره

نمیخوام دیگه چشمم بیفته به چشمت

ای داد ای وای ای وای

عشق‌اه و واویلاس

پشت اون نقاب قشنگ

یه گرگ بی ذات پنهان

به جا بارون روی گونم باشه ترانه ای خالی از غم باشم

بذار هر چی میخواد بشه هر کی هر چی میخواد بگه

چقد من از خودی خوردم

بودم دیوونه عاقلت شدم اسیر فاصله موندم خودم با خودم

بذار هر چی میخواد بشه هر کی هر چی میخواد بگه

چقد من از خودی خوردم

بودم دیوونه عاقلت شدم اسیر فاصله موندم خودم با خودم

ﺗﺎﻛﻨﻮن از ﺑﺎده ی ﻏﻢ ﺧﻮرده ای ﺗﺎﻛﻨﻮن از ﻫﻤﻪ ﻋﺎﻟﻢ بریدی

ﺗﺎ ﺣﺎﻟﺎ ﺷﺪه ﻛﻪ ﺧﻴﺮه ﺑﺸﻰ روی ﻗﺎب عکس

ﻳﺎدﺗﻪ ﮔﻔﺘﻰ ﻣﻦ ﻫﻤﻴﺸﻪ کنارتم

بذار هر چی میخواد بشه هر کی هر چی میخواد بگه

چقد من از خودی خوردم

بودم دیوونه عاقلت شدم اسیر فاصله موندم خودم با خودم

بذار هر چی میخواد بشه هر کی هر چی میخواد بگه

چقد من از خودی خوردم

بودم دیوونه عاقلت شدم اسیر فاصله موندم خودم با خودم

جلوشون‌نزن‌لبخند زیاد

همه لوندیات واسه‌من‌ بود فراری‌ از من چرا

شدی یه ادمه دیگه

که نمیشناسمش اصلا رسما انگار

خدا نقاشی کشیده

تورو با بهترین قلم

به دل افتادی نمیره

یادت از سرم اصلا

تورو اصراف کردن انکار کردی

بازنده ای جدا کردی منو

از ادم خوب بودن

یادمه چه خوب بودم

کاشکی میشد پرباز کنه

این پرنده پپره ازجا خودش

بره تو اوج اسمون

خودش تنهایی با خودش

این دل کنارته تا ابد به یادته

بگو چجوری عاشق شه

نیستی کنارش حیف

خدا نقاشی کشیده

تورو با بهترین قلم

به دل افتادی نمیره

یادت از سرم اصلا

تورو اصراف کردن انکار کردی

بازنده ای جدا کردی منو

از ادم خوب بودن

یادمه چه خوب بودم

سرگردون و حیرونم

انگاری تو زندونم

منزوی غریبونم

شددلم تنگ

پر از غم

خنده رفته کجا ؟!

دیدم رفت دلم پر کشید براش خدا

نکه بگی قهر کرد رفت

مثل بقیه رابطه ها

از پیشم‌رفت درست

ولی رفت پیش خدا

زندگی پشیمونم‌

سرگردو نو حیرونم

انگاری تو زندونم

منضوی غریبونم

چشام تارن دیگه راه برگشتی نیست

تو‌خیال خودم‌دنبال توام اما کسی نیست

زندگی پشیمونم‌

سرگردو نو حیرونم

انگاری تو زندونم

منضوی غریبونم

من تو سیاهی شب غرقم تورو روشناییام دلتو زد

عجیب نجیب بودم برات من یه مرد ولی اقتضای سنت منو بیچاره کرد

تابید بارید آروم خورشید و ابر هم سوختن هم بارون منو خفه کرد

کردی منو ول منو ول منو لح فقط دلبریا بدیات و من فقط

من همیشه میگفتم که جونمی تو ایندفه ترکی میگم جانیم سنه

کردی منو ول منو ول منو لح فقط دلبریا بدیات و من فقط

من همیشه میگفتم که جونمی تو ایندفه ترکی میگم جانیم سنه

ای بی وفا دنیا ببین اشک تو دو چشامو ادمات رفیق نیمه راهن و چه بی وفان

ای الهه شبهام تو گوش دادی حرفامو ندیدی تو اشکامو چه تنهام

کردی منو ول منو ول منو لح فقط دلبریا بدیات و من فقط

من همیشه میگفتم که جونمی تو ایندفه ترکی میگم جانیم سنه

کردی منو ول منو ول منو لح فقط دلبریا بدیات و من فقط

من همیشه میگفتم که جونمی تو ایندفه ترکی میگم جانیم سنه

نگفت پیش خودش نگفت پیشم چی کم بود

گفتی عاشقی آخه بگو این حرف بود که باهاش دلم سینم سوخت

اون نور چشمم بود رفت چرا با ما چرا دو بر ما عشق ممنوع شد

دیگه فهمیدم لفظی تو خیلی مرامت کم بود

کاش ، کاش ، کاش حواست جمع بود

اون نور چشمم بود رفت چرا با ما چرا دو بر ما عشق ممنوع شد

دیگه فهمیدم لفظی تو خیلی مرامت کم بود

کاش ، کاش ، کاش حواست جمع بود

یادته میگفتی نباشی هیچکی نی جات

بهم میگفتی نور میگیرم از چشات

گفتی نگو نگفتی که حتی نکنم نگات

بذار لااقل بمونه بینمون ییه خوبی کاش

میموندی میدونم که همه چیم مال تو بود

همه چی لای ملافت خالی جای تو موند هر شب

به خدا میگم چی شد چی شد اون

اون نور چشمم بود رفت چرا با ما چرا دوبر ما عشق ممنوع شد

دیگه فهمیدم لفظی تو خیلی مرامت کم بود

کاش ، کاش ، کاش حواست جمع بود

اون نور چشمم بود رفت چرا با ما چرا دوبر ما عشق ممنوع شد

دیگه فهمیدم لفظی تو خیلی مرامت کم بود

کاش ، کاش ، کاش حواست جمع بود