پیشتم دلم تنگه

با عقل و احساسم

سر نگاهه تو جنگه

تو حرفیم نزنی صدتا حرف بدهکارم

چشات مثل جادو ، بسته بخت و اقبالم

وای از برق توو چشماش

کاش باشه رو حرفاش

ای کاش ای کاش ای کاش

کاش قلبم بشه دنیاش

بشه دوباره پیداش

ای کاش ای کاش ای کاش

درمونه غمام باشو

تو فقط باشو توفقط باشو

تو فقط باش بسازی همه‌‌ روزامو

عشق تو نفس هامه

تاکه قلبم میزنه توبه دلم جاته

تو همه چاره من

من به تو بیچاره

وای از برق توو چشماش

کاش باشه رو حرفاش

ای کاش ای کاش ای کاش

کاش قلبم بشه دنیاش

بشه دوباره پیداش

ای کاش ای کاش ای کاش

زبون چشامو بلدی

من که عشق واسم یه شوخی بود

از پس دلم  براومدی!

پیش منی اَخماتو وا کن

خودتو باز توو دلم جا کن

من چه رویاها واست دارم

تو فقط بشین تماشا کن!

ایده‌آلمی!

تو یه نفره واسم یه عالمی!

توو دلمی

بیشتر از خودم به فکر حالمی

کی مثّ تو باب دله که قلب من می تپه واسش؟!

کیه وقتی دوره ازم  دلم توو تاب و تبه واسش!

کی مثّ تو واسه منه که بودنش تکراری نیس، همیشه تازه ‌س

پَر زده به گذشته

رفته یه پاییزِ دور

مونده و بَرنگشته

رفته به اون روزا که

هنوز خوشم به یادش

خدا به جز من و تو

به هیچکسی ندادش

عاشق خورشید بودیم

وقتی رو به غروب بود

قرارِ عصرِ پاییز

یه دنیا حالِ خوب بود

عاشق خورشید بودیم

وقتی رو به غروب بود

قرارِ عصرِ پاییز

یه دنیا حالِ خوب بود

یه وقتا خیلی سخته

خاطره بازی کردن

چِشام هنوزم اونجا

دنبال تو میگردن

من از قرارِ آخر

ازون نیمکتِ چوبی

بارونِ بَرگای سُرخ

که یادمه به خوبی

همش یه نقاشیِ

قشنگی تووی سَرَم

میکِشَمو براشَم

یه قابِ خوب میخَرَم

عاشق خورشید بودیم

وقتی رو به غروب بود

قرارِ عصرِ پاییز

یه دنیا حالِ خوب بود

عاشق خورشید بودیم

وقتی رو به غروب بود

قرارِ عصرِ پاییز

یه دنیا حالِ خوب بود

هرجا که میتونی حرفمو بزن

مثه من دلو چشمتو سیره

همین دو تا ویژگی واسم بسن

نری حسمون ازش کم شه

تو بزار کارم دورتو گشتن شه

روی چشمای من عشقم

جای تو پهنه نشو دور از دلم نزار

خالی شه صحنه

وقتی میگی بهم دوست دارم با مهربونی

نمیدونی چه شیرین لحنت

روی چشمای من عشقم

جای تو پهنه نشو دور از دلم نزار

خالی شه صحنه

وقتی میگی بهم دوست دارم با مهربونی

نمیدونی گلم نمیدونی چه شیرین لحنت

مثه حوضی برای منه ماهی

توبغل بگیر عشقتو گاهی

تو توجه تو خیلی زیاد کن

به دلی که براش تو عین پناهی

بزاری کاش کنار تو‌ باشم

یجا همش تو چشم تو باشم

روی چشمای من عشقم

جای تو پهنه نشو دور از دلم نزار

خالی شه صحنه

وقتی میگی بهم دوست دارم با مهربونی

نمیدونی چه شیرین لحنت

روی چشمای من عشقم

جای تو پهنه نشو دور از دلم نزار

خالی شه صحنه

وقتی میگی بهم دوست دارم با مهربونی

نمیدونی گلم نمیدونی چه شیرین لحنت

با من گذر کن از این، شب های تکه تکه

من ابر بیقرارم، قله ای در غبارم

ای آسمان آبی کمی بمان کنارم

با من قدم بزن کمی، اگر چه محو و مبهمی

تو خود رویای منی، با من قدم که میزنی

دست تورو میگیرم و، به دست تو میمیرم و

با اولین لبخند تو، پر میکشم به بند تو

بیا تا همین خیابان، بشود معبد باران

دور ما دریا بروید، لای دود و ابر تهران

بعد از این عمری اگر بود، دل نکن از من نابود

ما شدن کار کمی نیست، تو که باشی که غمی نیست

با من قدم بزن کمی، اگر چه محو و مبهمی

تو خود رویای منی، با من قدم که میزنی

دست تورو میگیرم و، به دست تو میمیرم و

با اولین لبخند تو، پر میکشم به بند تو

بیا درمون دل من باش که من مریضت شدم از قصد

ع عمر منی توتاج سری ش شوق منی نبینم بپری

ق قلب منی آره حق منی نور چشم منی

توآره عشق منی

واسه همیشه ای توذهنم تاابد توقلبم

سرعشق توبا یه دنیا شرط میبندم

تویی تنهاهمدم جون بخواه توازمن

مگه میشه چیزی بخوای بگم نه

ع عمر منی توتاج سری ش شوق منی نبینم بپری

ق قلب منی آره حق منی نور چشم منی

توآره عشق منی

همه جونم شدی کم کم

من ، بی چشمات عادت ندارم

من ، بلد نبودم از اول دل کندن

تو ، برای قلب من آرامشی

نمیخوام ، یه لحظه از من دور بشی

تو ، یه حسی مثل نوازشی

بیا ، گوشه دلم آروم بشین

بیا عاشقی کنیم لب دریا

تو که باشی بهشته برام هر جا

بیا عاشقی کنیم دل جنگل

مگه داریم از چشمات قشنگتر

یه تنه تمام دنیام شدی تو

هر چی بگم کمه از خوبیتو

همه چی قشنگ بود بودی تو

ندارم طاقت دوریتو

تو میدونی من آرومم باهات

دلم میره واسه خنده هات

تو قشنگی با موی هر رنگی

محاله پیدا شه مثل اون چشمات

بیا عاشقی کنیم لب دریا

تو که باشی بهشته برام هر جا

بیا عاشقی کنیم دل جنگل

مگه داریم از چشمات قشنگتر